جدول جو
جدول جو

معنی مشکین کمند - جستجوی لغت در جدول جو

مشکین کمند
گیسوی معشوق که سیاه و خوش بو مانند مشک باشد
تصویری از مشکین کمند
تصویر مشکین کمند
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مشکین پرند
تصویر مشکین پرند
شب، سیاهی شب، ابر سیاه
فرهنگ فارسی عمید
(شِ نَ / نُو کَ دَ)
چون مشک خوشبوی ساختن:
شیراز مشکین میکندچون ناف آهوی ختن
گر باد نوروز از سرش بویی به صحرا می برد.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(مُ / مِ پَ رَ)
در صفات ابر و شب و امثال آن مستعمل است. (آنندراج). شب و یا ابر سیاه. (ناظم الاطباء) :
علم برکش ای آفتاب بلند
خرامان شو ای ابر مشکین پرند.
نظامی.
شب هجران سپاه درد را شور حزین تو
درفش کاویان از نالۀ مشکین پرند آرد.
شیخ العارفین (ازآنندراج).
، ناله وزاری بد و زشت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا